تقویم کافه شمرون
خاطرات و قصهها همیشه واسه ما بَر و بچههای شمرون مهم بوده. انگاری وقتی قصهی پشت چیز میزا رو میدونی، دلت بهشون نزدیکتر میشه.
قالیبافی یکی از پرافتخارترین هنرهای ایرانیه. خلاقیت و کیفیت باهم، این هنر رو منحصر به فرد میکنن. کافه شمرونم به واسطهی علاقه به زنده نگهداشتن روایتها دست به کار شد تا جون تازهای به لیوانها ببخشه. حالا لیوانهای شمرونم هر کدوم قصهی خودشون رو دارن.
ما اینجا دوازده عدد لیوان داریم که هر کدوم با الهام از نقوش قالیهای صفوی و تلفیقشون با ماههای سال ایرانی طراحی شدن.
فروردین
ده روز پیش از آغاز هر سال، فروهران که در گذشتگان با روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی به خان و مان دیرین خود فرود میآیند و ده شبانهروز روی زمین به سرمیبرند. به مناسبت فرود آمدن فرورهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خواندهاند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از برآمدن آفتاب، به دنیای دیگر میروند. در طراحی این فصل از نماد دو پرنده برای القای وجود فروهرهای آسمانی بر روی زمین و رنگ سبز برای القای حس شکوفایی و فصلی نو استفاده شده است. نقوش اسلیمی با الهام از نقوش قالیهای ترنجدار صفوی صورت گرفته است.
اردیبهشت
واژه اردیبهشت صفت عالی است به معنای بهترین بهشت. در فارسی فردوس نیز به همین معناست. در مجموع این کلمه به معنی بهترین راستی ودرستی است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی، پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی، نگهبانی کلیه آتشهای روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت، «مانند بهشت» هم آمده است. در طراحی این فصل، نقوش اسلیمی با الهام از نقوش قالیهای دوره صفوی طراحی شده و وجود ابرها و فرشتگان در فضا، برای القای فضایی بهشتی به مخاطب است.
خرداد
خرداد کلمهای است مرکب از دو جزء: جزء هشوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث. بنابراین «هئوروتات» به معنای کمال و رسایی است. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است. نقوش اسلیمی و هشت ضلعی با الهام از نقثش قالیهای افشان دوره صفوی طراحی شده است و وجود ماهی در این طراحی نمادی از اهورامزدا به عنوان نگهبان آب در این فصل است.
تیر
واژه «تیر» در اوستا تیشیریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی به صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده و به ستاره شعرای یمانی اطلاق میشود. در اسطورههای ایرانی و زرتشتی، شباهنگ، ستارهی روزآهنگ، تیشتر یا تیر نامیده میشود. نماد تیشتر، ایزد بازوری خاک شناخته میشود. تیشتر که گاهی با نماد گاو در اسلوب اسطورهشناسی مشخص میشود؛ الهه باروری و برکت در این ماه است. نقش گاو نماد باروری برای این ماه در نظر گرفته شده است که با اِلِمانهای از این فصل مثل میوه گیلاس و رنگبندی متناسب با شرایط اقلیمی آن ترکیبیندی شده است.
مرداد
کلمه مرداد یا اَمُرداد(در فارسی دَری: اَسَد) پنجمین ماه سال خورشیدی است. در این تقویم مرداد از روز ۱۲۵ اُم سال آغاز شده و تا روز ۱۵۵ اُم سال را شامل میشود و دومین ماه تابستان و ماه میانهی این فضل است. برج فلکس مردادماه، برج اسد(شیر) است. نقش شیر برای بازنمایی نماد اصلی این فصل به عنوان عنصر اصلی در کنار دیگر المانهای بصری قرار گرفته است. نقوش اسلیمی با الهام از نقوش قالیهای دوره صفوی طراحی شدهاند.
شهریور
واژه شهریور در اوستا خشتروئیریه و در پهلوی، شتریور و در فارسی شهریور میدانند. کلمهایاست مرکب از دو جزء: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است به معنی برتری دادن شهری برگزیده و آرزو شده. در مجموع به معنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده است. این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی یا آرمانشهر اهورامزدا آمده است. نقوش اسلیمی با الهام از نقوش قالیهای دوره صفوی در کنار ترکیببندی بهمانند آرمانشهر قرار گرفته است.
مهر
واژه «مهر» در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر، و در پهلوی میتر و در فارسی مهر گفته میشود؛ که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن است. اغلب خاورشناسان معنی اصلی واژه مهر را واسطه و میانجی ذکر کردهاند. مهر واسطه میان آفریدگار و آفریدگان ایت. میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است که با نمادی از خورشید روشنیبخش عالم هستی است. در طراحی این فصل نقش دایره مرکزی اثر با الهام از فرم انتزاعی خورشید و کره زمین است که با گردش خود اعتدال را در جهان هستی برقرار میسازد و با ریتم موزون ملودی که همزمان با شروع فصل خزان حس و حالی پاییزی به خود میگیرد؛ همراه شده است.
آبان
واژه «آبان» در اوستا آپ و در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود. در اوستا بارها «آپ» به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همهجا به صورت جمع آمده است. ایرانیان روز دهم این ماه را جشن میگیرند؛ چرا که به مدت هشت سال در ایران باران نبارید و زمینهای کشاورزی و مردم بسیاری تلف گردیدند و بعضی به مُلک دیگر رفتند. عاقبت در دهمین روز آبان، باران شروع به باریدن کرد و زمینهای کشاورزی بارور گردید. در این طرح از فرمهایمربعی زیگزاگ که در طراحیهای قدیم نماد زمینهای کشاورزی بوده؛ الهام گرفته شده است که با جریان آب به رنگ آبی در بین آنها، دیار مردمان بارور میگردد.
آذر
واژه «آذر» در اوستا، پارسی باستان و پهلوی آتر و در فارسی آذر نامیده میشود. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است. آریائیان(هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت میدادند و در این ماه آتشهای بزرگ برای ستایش اهورامزدا برمیافراشتند. در طراحی این فصل از فرم آتشدانها و شعلههای آتش میان آن و نوع تصویرسازی گلیمها و قالیهای طرح هندسی دوره صفوی الهام گرفته شده است.
دی
واژه «دی» در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزداست و آن از مصدر «دا» به معنی بخشیدن و آفریدن است و مربوط به کسی است که مصالح و تدبیر امور را در این ماه در زمین بر عهده میگیرد. عنصر این ماه نیز خاک است. در ایران باستان پادشاهان زمان در یکی از روزهای این ماه بدون نگهبانان با مردم عام به بیابانها رفته، روی فرشهای سفید نشسته تا همرنگ جماعت شوند و با آنها به معاشرت بپردازند. در این طرح از نقش درختی تنومند که برگهای خود را از دست داده به عنوان نماد پادشاه و شاخ و برگهای آن نماد مردم یاد شده است که همگی با هم یکی شدهاند.
بهمن
واژه «بهمن» در اوستا وهومنه، در پهلوی وهومن و در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمهای است مرکب از دو جزء: «وهو» به معنی خوب و نیک و «مند» از ریشه من به معنی منش به معنای بهمنش، نیکاندیش و نیکنهاد. خروس که از مرغکان مقدس به شمار میرود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده، مردم را به برخاستن و عبادت و کِشت و کار فرا میخواند، ویژه بهمن ماه است. همچنین بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده میشود. در طب نیز این گیاه معروف است. در طراحی این فصل از نقش تصویرسازی خروس و گیاه بهمن به عنوان عناصر اصل بصری این فصل استفاده شده است.
اسفند
واژه «اسفند» در اوستا اسپنتا، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندارمذ، اسفندارمذ و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده که کلمهای است ار ریشه «سپند» که صفتی به معنی پاک و مقدس است. سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث، و دختر اهورامزدا و نگهبان آب روی زمین خوانده شده است. وی موظف است که همواره زمین را خرم، پاک و بارور نگه دارد و به کِشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند و آسایش را در روی زمین جاری سازد. زمین نیز نماینده این ایزدبانوی بردبار و شکیباست و مخصوصا مظهر وفا، اطاعت، صلح و سازش است. بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ میباشد. در طراحی این فصل به عنوان آخرین فصل سال از فرم دایره به عنوان نماد کره زمین که آب نمادی از زندگی و پاکی در آن جریان دارد و درختچه بیدمشک که کره زمین را همچون نگهبانی در برمیگیرد.